تو باشی و مرا غم ببرد؟...!


بگذار تمام مزخرفات و هجویات ذهنم را به همان زباله دان تاریخ بسپارم! 
خریت محض است که این همه محبت را نبینم...
که نفهمم ا م ت ح ا ن یعنی چی...؟

.

من عرف نفسه فقد عرف ربه.. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا سادات

باز هوای حرمت ارزوست..

مامان می گوید شاید ارتروز گردن گرفته ای. انقدر راحت می گوید که انگار سرماخورده باشم. ترس میریزد یکهو به جانم. دوست ندارم جزو زنانی باشم که مدام مریضند.

مینشینم. به شهرزاد دیدن. اولین سریالی است که محتوای فیلم انقدر جذبم کرده است منی را که از فیلم دیدن دور شده بودم. اولین بار رفتم سی دی اصلش را خریدم که تا قبل مشهد قسمت اخر را هم ببینم ولی باز نمی کند. سرم درد میکند حمام هم نرفته ام و باید 5 بلند شوم تا منظم بودنم را به اقای همسر ثابت کنم که انقدر سفارش مرا به خودم نکند!

ته دلم فکر میکنم به اینکه اگر این درد گردن و کمر بخاطر این فشارهای عصبی باشد واقعا بدجور سوتی داده ام. دنیا انقدر ها ارزش جوش خوردن ندارد که سر 20 سالگی درد ستون فقرات به سراغت بیاید و با هر مریضی بهت بگویند ضعیف شدی! عصبیه! 

از همان هفته گدشته که 5 روز سرکار بود من عمیقا به دوران مجردیم رفتم به شب جمعه هایی که جز ذکر ارباب روی لب ها نبود ..

با اینکه مریضی بعد اربعین بدجور رسم را کشید و اثارش هنوز روی بدنم ماند اما شیرینی اش به ادم جرات دوباره ارزو کردنش را می دهد

هوای کربلا دوبره زده به سرم. یک سل شد از کربلای 94... از ان روزی که دل سیر در حرم عملدار راه عباس شدن خواندم و نماز قضا و خیره شدم به ضریح ... اصلا انگار گاهی نسیم خنک محوطه ضریح گاهی بهم می خورد!

دعوتم نمودید... گفتید بیاییم پابوستان... خودم را گم کرده ام انگار و هر چند وقت خودم را پیدا میکنم و ... .  راستش انگار نمیفهمم. شما بگذارید به حساب اینکه من همیشه گیر میکنم به وظیفه ام به انتظاری که به قول مامان خدا از هرکدام ما دارد..

خودمانیم! من که میدانم مشکلم کجا بوده تا حدودی...  بیایید خودتان رام کنید این زنی را که کم کم باید به مادر شدنش فکر کند...

مادر شدنی که می خواهد نباشد ا نبیند بچه اش شبیه اینی بشود که الان روبروی لپ تاب نشسته است!


اعوذ بالله.....

بالله..

به اغوش پر از پرده پوشی ات...

به الله بودنت پناه می برم... از شر شمر درونم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا سادات

یا سریع الرضا..

این ترس از گردن درد و ترس بیدار نشدن و بهم ریختگی خواب همه باعث شد الان بنویسم

اشفتگی ام را شمایی می دانی که دعوتم کردی...

زن طراز انقلاب بودن را نشانم بده و مرد عملم کن در این راه پر از سنگ لاخ...

دلم به همین رضا بودنت خوش ست..
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا سادات

شب های بی تو

نمیدانم چند وقت است اما حس میکنم و این بار گویی حسم دارد راست راستش را می گوید؛ از همان وقتی که نوشته روی آینه برایت نگذاشتم. از همان وقتی که با ذوق بی نهایت شب ها برایت میوه پوست نکندم، از همان وقتی که شب ها با بغض چشمم فردا را دور از اغوشت صبح میکردم یک چیزی درون ما دو تا کمرنگ شد.. حتی گاهی فکر میکنم مرده اما نمرده. میدانم که هنوز زنده است و یک دست با انرژی می طلبد تا دوباره نشانمان دهد که زندگی جاریست. این دل گرفتگی های مداوم، این بهانه گرفتن ها، این مُراعات نکردن های همدیگر ... دارد عذابم میدهد. میدانی چند وقت است ساعت 10 شب کنار هم روی مبل چای با طعم دارچین و به لیمویِ خانوم پز نخورده ایم و لم نداده ایم به مبل تا دقایقی از ساعت دل بکنیم و خیره ی هم شویم؟ ولی هرچه که بود، مرا بیدار کرد. حالا با هر نیشگون گویی خدا را می بینم بیش تر ...

جان ِ زهرا

بیا کمی روزهای دیوانگی مان را پررنگ تر کنیم.

روزهایی که کوسن های مبل را بهم پرت میکردیم و من با شیطنت رویت آب خنک میریختم و قاه قاه از ته دل می خندیدم... 

اما راستی

خودمان هم میدانیم که چقدر نیازمند همانیم که ما را بهم رساند..

امام رئوف..




پ.ن:

هنوزم میگم

زن تا وقتی که نفهمیده باشه بارِ خوشبختی و حفظ زندگی رو دوششه، ول معطله و نفهمیده دودوتا همیشه نمیشه 4 تا! هنوز به روحی که خدا درش دمیده تا زَن باشه رو نفهمیده..

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
زهرا سادات

جان!

حرارت دست های چروک خورده اش که دستانم را سفت فشار می داد را، هنوز گاهی حسش میکنم...


یا آه..

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا سادات

یا دست بکش از من و از خویش برانم؛

حالی که امروز داشتم سر کلاس 

اصلا بوی خوبی نمی دهد

کاملا فهمیده ام حال زهرای درونم بد شده است. نمیدانم چرا با اینکه خودم را گول زدم باز هم حالم جا نیامده است. این نشانه ها دارد عذابم می دهد. من با خودم چند چندم خدا؟ چرا حس میکنم اینقدر عوض شدم؟ نکند مشهد هم بروم و باز.... وای... نگذار پوست کلفت شوم. تو را به مادرمان قسم که پوستم را بکن اما نگذار اینجور بمانم. خودم را دوست ندارم. هرقدر تلاش کنم کاردستی درست کنم و دستبند بسازم و تیرامیسو درست کنم و کیک بستنی، هیچکدام جوابم را ندادند. نشانه اش را هم امروز دیدم که بجای بلند شدن ، حتی تکان هم گویی نخوردم... 


یا تنگ در آغوش بگیرم که ب م ی ر م . . 


یا آه...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا سادات

الو سلام

عادت یعنی کلافگی الان

نه پیامی نه صدایی نه حرفی...

قبول کن که نمیتونم دست از دوست داشتنت بردارم 

تا امشب نمی دونستم عادت به شنیدن صدات قبل خواب یعنی همون لالایی...


بمیر دل!

+که حتی از تو چشماشو یه لحظه برنمیداره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا سادات

زن

من حالا همون جایی رو تجربه کردم بعد 4 ماه که باید بلند شی خودتو گول بزنی بری دنباااااال خوشبخنی

حالا دیگه برام ثابت شده دل واسه شکستنه

دلی که نشکنه دل نیست 

سنگ سیاهه

هنوز هم نمیفهمم ادم هایی رو که با فانتزی ارامش و رمانتیک بودن و همه چی ارومه ازدواج میکنن

زن وقتی زن میشه که بفهمه بار خوشبختی رو دوش زنه

بار صبوری

بار گذشت

زن باید عاقل باشه و پر از احساس...

بار نگه داشتن زندگی از پرتگاه...

اللهم انی شکوت احوالی....


راستی

فاطمیه نزدیک ست...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا سادات

تهوع

بچه حزب اللهیا باید بشینن روبرو همدیگه

با صورت برن تو دماغ هم 

انقد یعنی باید همو نقد کنند

بعد یک کلام به طرف میگی اینهمه وسییله تو لیست جهازت لازمه واقعا؟ میخواد بمیره که چرا بهش حرف زدیم

از زمین تا خود خدا هم ادعاشه

خاک بر سر ما با این ازدواج هامون

همه چیو دین میدونیم غیر ازدواج

دخترا مثه خر رفتن تو برف

نمیفهمن چی داره سر پسرا و دخترای دیگه میاد از شدت خرجا

بعد میگن چرا فساد زیاده

برای همین حلقه 10 میلیونی شماست عزیزم

برای تر زدن تو خرید هامونه

برا اینه که تو ازدواج که میفته دیگه یادش میره چند ساله داره امام درس میده!!!!

سراغ اتلیه 3 میلیونی رو میگیره

تا زیر لیوانی هاشو تو جهاز میخره و رنگشو ست میکنه با پرده اشپزخونش

بعد میشینه زر هم میزنه

که وا اماما

عامل اصلی غیبت خودماییم به والله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا سادات

استفراغ!

روسری مشکی لبنانی بسته

کنار دو تا مرد که پشتش بهشونه

چادرش افتاده رو دوشش

موهای صورتش هنوز صاف و اتو کشیده س!

داره با موبایل حرف میزنه 

اخر حرفاش میگه: ok ok!

به انگشتر تو دست راستش نگاه میکنم. نمیدونم عقیقه یا در. 

ولی حالمو بد می کنه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا سادات