دست خودم نیست

هرجایی میرم که قبلا اونجا بهت شیر داده بودم یه بغض گنده میچسبه به گلوی لعنتیم

حتی ازمایشگاه دم خونمون اون موقعی که تازه یک هفته ت بود...