هرلحظه دارم اخبار چک میکنم. فیلمای مردم رو میبینم که بغضم یکم خالی بشه. باز تا یه بار میرم تو خیابون و بنرهای حاج قاسم رو میبینم پر بغض میشم.....
چرا باورم نمیشه........
هرلحظه دارم اخبار چک میکنم. فیلمای مردم رو میبینم که بغضم یکم خالی بشه. باز تا یه بار میرم تو خیابون و بنرهای حاج قاسم رو میبینم پر بغض میشم.....
چرا باورم نمیشه........
خودمو که نگاه میکنم میبینم تو این ۴ سال زندگی مشترک خیلی تغییر کردم. خیلی پخته شدم. خیلی اروم تر حتی. از این تغییرات راضی ام. گاهی هم البته باعث میشه خودم رو نشناسم و بگم یعنی این همون زهراس؟!
بعضی اوقاتم به اینده فکرمیکنم که قطعا ۵سال دیگه، ۱۰ سال دیگه بازهم تغییر میکنم و پخته تر میشم. با خودم میگم وای! بیشتر ازین یعنی قراره پخته بشیم؟!
این تغییرها برای من که خیلی هزینه داشت.
هزینه ی مالی، عاطفی، حتی آبرویی، حتی جانی..
برای بقیه هم لابد همینطوره! نه؟