مامان پیام میزنه که راست میگن کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره! حکایت توِ.
.
جواب نمیدم. خودمو به بی خیالی میزنم. هرکاری میکنم که عمق ناراحتی مو بروز بدم نمیشه. میخوام مثل خودش عمل کنم. بازم انگار جواب نمیده. زنِ های و هوی کن نیستم پس چرا خودمو در میندازم که شبیه ِ وقت های عصبانیت یه مرد نشون بدم؟ از بن بست خوردن حرکاتم بی اعصاب تر میشم! سعی می کنم از جملاتی استفاده کنم که یه مرد وقت عصبانیت نشون میده ولی فایده نداره. مرد ها کله گنده تر و بی مهاباتر از ما زن هان در هـــر حالتی.
.
.
امشب شده. دلم داره از جا درمیاد که الکی هم که شده زنگ بزنه منم با سردی جواب بدم ولی صداشو بشنوم. دلم داره خفه میشه برای اینکه تلگرام رو باز کنم ببینم اسمش تو صفحمه. مداحی پریشب اش رو به بهانه اینکه مامانم هم بشنوه پِلِی می کنم. دلم تنگ تر میشه. عجب غلطی خوردم! من هیچ وقت تو این 21 سال آدم قهر کن و ثابت موندن پای قهر نبودم! از وقتی خودمو شناختم از قهر بدم میومد و حالمم از این حرکت بهم میخورد. اگرم تو خونه قهر میکردم به شب نرسیده آشتی می کردم. میگفتم هیچ چی ارزش نداره. یکم باشعور تر بودم بچه بودم! یکم که چه عرض کنم! هنوز شبانه روزم نشده که حرف نمیزنم. هنوز گرمای نفسش صبح کنار گوشم روی صورتم مونده...
هرچی بیشتر میگذره بیشتر میفهمم که تمام اختلاف نظر های بین زن و شوهر موهبت خداست و وسیله آزمایش صبر و مبارزه با نفس...
هزاری هم که مجرد می موندم و برای مامانم تو خونه ظرف میشستم و حرف بابامو گوش میکردم به اندازه یک بار صبـــر کردن و تحمــل کردن و مبارزه با این اخلاق های پلید وجودم برابر نمیشد که نمیشد...
فقط تو روابط ِ زن و شوهرِ که با تمام محبت بین مون موقع ناراحتی ها ارزش کل زندگی و رضایت خدا رو از بالا به تموم اوقات تلخیا ترجیح میدی. نه اینکه کبک باشی و سرت تو برف و معنی ساختن هم این نیست! ساختن یعنی با هر اختلاف نظر چشمت به زندگی باز تر بشه. بیشتر بدی هاتو بفهمی. ما هیچکدوم انقدر از خودخواهی هامون هنوز پایین نیومدیم که اگه محبت کردن شوهرم به من روزی کم شد ، ناراحت نشم...
.
.
میشینم به سی دی گوش دادن خودم خودمو مسخره کردم. مگه همه چی تو کتابا و سخنرانیاس؟ نصف بیشترش جسارت خودخواه نبودن تو روابط مشترکِِ.
والسلام.