حس کردم آمدی، جلوی من نادان سرکش ایستادی، درست مثل عکس معروفت، با کیفی که روی دوشت بود، اما نقطه مهم آنجا بود که نگاهت جرات سر بالا کردن به ادم نمی داد. نگاهی از جنس چه بر سرت آمده؟ نگاهی با معنای... نمیتوانم از پس معنایش بربیایم. نگاهی بود سخت نافذ، سخت نافذ، سخت نافذ...